حزن و اندوه از ژرف ترین احساسات بشری است. هر انسانی این حس نااستوار را بارها و به درجات متنوع در طول زندگی تجربه می بطی ء. در طول صد ها، فلاسفه و شاعران دربارۀ ماهیت غم و شادمانی چیزهای زیادی نوشته اند. در دوران مدرن، روانشناسی با معاون وضع های علمی، به قفا دوست کمی و کیفی تیمار است تا بتواند راهکار های مفیدی بخاطر پهلو آمدن با آن نمایش کند. داخل این مطلب ۵ راهکار به شما یاد می دهیم که به دستیار آنها می توانید مایه تسلی با اندوه و اندوه کنار بیایید.

حتما بخوانید:اندوه غربت و راهکارهایی برای تسکین آنکتاب تولستوی و مبل بنفش؛ کنف به کتاب بخاطر رهایی از اندوهغم از دست دادن چیست و چگونه باید با آن به خشکی امدن آمد؟ چه زمانی غم و تیمار بوسیله سراغ ما می آید؟

حالات گوناگون غم و تیمار میان همگان مشترک است. انسان ها با ادب های گوناگون، این حس را داخل طول عمر تجربه می کنند. طیف وقایعی که می توانند این حس را در ما برانگیزند بسیار گسترده است: از ابتلا به بلای ناگهانی لاعلاج خواه فراق و جدایی محزون تا مرگ عزیزان یا گم شدن حیوان تک علاقه مان. تمرکز این نوشته کنار غم و اندوه تو افراد ارشد سال است.
الیزابت کوبلر راس نویسندۀ تاریخچه در باب مرگ و احتضار» است که در سال ۱۹۶۹ منتشر شد [این پی در ایران با عنوان آشتی با مرگ» بوسیله ترجمۀ مهدی قرچه داغی تو سال ۱۳۷۶۱ توسط ترویج اوحدی منتشر شده است]. او تو این نوشته، اولین بار، گذر از غم و تیمار را بوسیله پنج مرحله شاخه می کند که تو ادامه آنها را معرفی کرده ایم. ۵ مرحلۀ غم و بی قراری و نکاتی که باید بدانیم!

پیش از معرفی این پنج مرحله، لازم است نکات مهمی را درباره آنها بدانیم:

مدت زمان متفاوتی طول می کشد که هریک از ما هر وعده را طی کنیم. افزون بر این، میزان شدت ابراز احساسات ما در هر مرحله با سایرین متفاوت است. بنابراین، برخلاف تخیل عامه، گذر از این مراحل وما ترتیب مشخصی ندارد. ما معمولا این مراحل را خلال می کنیم تا با آرامش بیشتری به مرحلۀ سرانجام (مقبول فقدان) برسیم. باوجود این، بسیاری از ما بوسیله راحتی و بی دغدغه بوسیله آخرین وهله نمی رسیم.

مرگ عزیزان ممکن است باعث توجه دوبارۀ ما به مسئلۀ مرگ شود و وحی مقدر شدن ما در نگاهی مجدد بوسیله احساس مان دربارۀ مرگ باشد. درون هر مرحله، جرقه هایی از صدای زیر مردانه نیز ابداع می شود: تا زمانی که زندگی ادامه دارد، امید هست و تا وقتی امیدوار هستیم، زندگی روانی دارد.

از طرفی، شیوۀ هم گساری هر فرد با دیگری متفاوت است: برخی هم و هم خویشتن را بروز می دهند و احساسات شان را کتمان نمی کنند؛ عده ای دیگر اولویت می دهند غم خود را درون قلب پنهان کنند و شاید حتی جرعه ای اشک حزن نریزند. پس نباید در مواجهه با غم و بی قراری دیگران قضاوت نابجا کنیم، چون هرکس به شیوۀ خودش غصه گساری می کند.

بسیاری از افراد وما مراحل بی آرامی را به ترتیبی که خواهیم گفت، سپری نمی کنند. این مسئله کاملا پذیرفتنی و طبیعی است. مفتاح فهم مراحل پنج گانۀ غصه و غم این نیست که آن را دستورالعملی بخاطر اجرا کردن قدم به دامنه بدانیم؛ بلکه باید به آنها به چشم هدایت بنگریم که بوسیله ما تو فهم سوگواری مان دستیار می بطی ء. مراحل پنج گانۀ تیمار و اندوه

۱. انکار

نخستین نفوذ ما بوسیله اتفاقات ناگوار و تلخ زندگی، امتناع واقعیت است. در این وضعیت، آدم معمولا با خود می گویند: این طور اتفاقی نیفتاده است! ممکن نیست این طور شده باشد!»این واکنشی غریزی است که ما برای برهان تراشی دربرابر احساسات درحال فوران مان عمل می دهیم.

انکار» یکی از مکانیسم های دفاعی رایج است. این عادت با بهت زده کردن ما، مانع شوک سریع ما می شود. از درون این مرحله، ما نمی خواهیم آنچه را در حال رخ اعطا کردن است بپذیریم. ما از تیر های واقعیت هراسان فرار کرده و از هرگونه گفت وگو و اطلاعاتی که بیانگر واقعۀ تلخِ عارض داده است، اجتناب می کنیم. یکی از احساسات غالب در این مرحله، حساسیت پوچی است، عمر دیگر برایمان معنایی ندارد.

در بسیاری از افراد، این وهله واکنشی موقتی است که آنها را از ابتدایی ترکش های لشگر بی قراری درون امان نگه می دارد. ۲. خشم

با آشکار شدن هرچه بیشتر آماج های واقعیت، انکار جای خودش را به خشمِ همراه با رنج موکد می دهد. احساسات موکد از درونِ آسیب پذیر ما غلیان می کنند و بوسیله لباس عصبانیت بیان می شوند. ما خشم خود را بوسیله محیط پیرامون، دوستان و آشنایان و تا اینکه غریبه ها ابراز می کنیم.
ممکن است خشم ما گریبان عزیز درحال مرگ را هم شامل شود. گرچه سنگ و منطق می گوید او عاصی وضع موجود حلق ولی احساسات ما فردی را که علت ساز بی آرامی و بی آرامی شده است سرزنش می کند. بروز خشم احساس عذاب وجدان غصه با خود می آورد و ما از دست خودمان اوقات تلخ تر می شویم.

پزشکان و کارکنان مراکز درمانی از جمله گروه هایی هستند که زیاد از سایرین کمال مطلوب هیبت بازماندگان صبر می گیرند. گرچه این حرفه همواره با رنج و اجل انسان ها سروکار دارند اما این بوسیله معنای در امنیت بودن آنها از رنج و غضب خواه بی آرامی اطرافیان مریض حلق.
اگر شما هم در این حیطه فقره می کنید و این طور مشکلاتی دارید، بخاطر مهار هیبت خود، حتما با پزشک خواه اطرافیان عزیز ازدست رفته، درون زمان ارزان گفت وگو کنید. می توانید از پزشک بخواهید که در پایان ساعت مفید بوسیله شما تلفن کند تا از جزئیات جهت اجل مطلع شوید. دربارۀ شرایط بلای ناگهانی و فرایند درمان سؤال کنید و ابهامات خود را برطرف کنید. دربارۀ سیاق هایی که می تواند خشم تان را فرو بکاهد فکر کنید. ۳. چانه زنی

ما تو واکنشی عادی به عاطفه درماندگی و آسیب پذیری، اغلب به سراغ چنانچه»ها و ای کاش»ها می رویم:
چنانچه زودتر بوسیله سراغ درمان بیماری می رفتیم…
اگر زودتر بوسیله سراغ پزشک دیگری می رفتیم…
اگر من رفتار بهتری با او داشتم…
و… .
اینجاست که مخفیانه با خدای خودمان چانه می زنیم و قول وقرار می گذاریم تا جلوی غم و اندوه اجتناب ناپذیر را بگیریم. چانه زنی اندوه جزئی از دفاع ما تو برابر واقعیت رنج آور است. حس عذاب وجدان تو این مرحله نیز همراه ماست، می توانستیم کاری کنیم اما نکرده ایم و امر به اینجا کشیده است. ۴. افسردگی

تو سوگواری پس از حادثه دو سنخ افسردگی تو افراد مشاهده می شود. جنس اول آن به پیامدهای عملی اتحاد مربوط است مشابه هزینه و نحوۀ برگزاری مراسم . هیجان و پشیمانی بخش اصلی این وعده اند. ما نگران روز وداع با عزیزمان هستیم؛ نگرانیم مبادا در این روزهای لبالب از بی قراری و اندوه، وقت کمتری را با سایر عزیزانمان می گذرانیم. گذر از این مرحله با زنهار و اتصال اطرافیان آسان تر است.
نوع دوم ملالت شخصی تر و درونی تیز است: کنار آمدن با فقدان عزیز ازدست رفته ازنظر روحی ـ مسئله. شاید یک آغوش گرم در گذر از این بار بوسیله ما معاون کند. ۵. مقبول

کنار آمدن با غم و هم و پذیرش آنچه عارض داده است چیزی نیست که هرکسی بتواند بوسیله آن دست یابد یا شهامت کنار آمدن با آن را داشته باشد. گاهی اوقات، مرگ ناگهانی فرصت واکنش مناسب را از ما می گیرد یا هرگز فیروز نمی شویم که از حباب انکار و خشم خارج شویم.
ما داخل مرحلۀ پذیرش، کمینه کم با خودمان بر آمده و روحیۀ خود را بازمی یابیم. ویژگی واقعی این مرحله آرامش همراه با استخلاص از وابستگی عاطفی است؛ البته این به معنای بازگشت آنی شادی زدودن و با ملالت نیز متفاوت است.

نزدیکان ما که بیش معمر اند خواه درون بستر مصیبت هستند معمولا کناره گیری و آماده شدن برای مرگ را درپیش می گیرند. این بوسیله معنای پیش بینی حتمی آنها از مرگ گیرایی نیست بلکه وضعیت روبه غروب جسمی شان باعث ابراز این خاصیت می شود. رفتار باوقار و آرام آنها در پسند این موضوع به ما کمک شایانی می نرم.

پهلو آمدن با اندوه واندوه فرایندی کاملا شخصی و منحصربه فرد برای هرکس است. هیچگاه کس بهتر از ما نمی تواند کاملا حساس را درک بطی ء که داخل گذر از این مراحل امتحان می کنیم. سایرین می توانند با همدلی و همراهی باعث کاهش رنج مان شوند. نیکوترین کاری که می توانیم اجرا دهیم این است که مشت از مقاومت تو برابر واقعیت برداریم و اجازۀ گذر احساسات را بدهیم. مقاومت کردن فقط باعث تأخیر تو بهبودی خواهد شد. برای من اجل به معنای نجات است.

الیزابت کوبلر راس درون ادامه بخوانید: اگر دستخوش بی آرامی و غصه هستید، یکی از این ۱۴ فیلم را حتما ببینید

مقالات صوتی مجموعه صوتی مثبت اندیشی و فرح مثبت اندیشی را به خود هدیه دهید. چیزی که بیش از همه برای خوشبختی به آن احتیاج داریم.

مشاهده محصول

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها